بازاريابي شبكه اي ۲تابان خواجه نصیریاین باید هم برای من و هم مطمئناً برای شما جالب باشد که در میان سیلی از پیامهای الکترونیکی، فکس، تلفن و نامههای دوستان عزیزم که عضو خبرنامههایم هستند، موضوع بازاریابی شبکهای و تفاوت آن با طرحهای هرمی، محور اصلی بسیاری از سوالات متداول دوستانتان از سرتاسر ایران عزیزمان است.
در بازاریابی شبکهای موضوع مهم مشتری است و این که کالا یا خدمات مورد نظر باید مصرفی باشد مثلاً مواد غذایی، یا بهداشتی، دارو و از این قبیل و اگر نگاه کنید میبینید که بیشتر شرکتهایی که در ایالات متحده در این زمینه کار میکنند از این جنس شرکتها هستند.
تا جایی که من اطلاع دارم، بازاریابی شبکهای - که بیش از ۴۰ سال پیش در امریکا متولد شده است) با فعالیت شرکتهایی چون گلد کوئست، مای سون دایموند و ... و کالاها یا خدماتشان وارد ایران شده است و تاکنون به روایتهای مختلف بیش از ۱۵۰ هزار و به روایاتی دیگر نزدیک به ۳۵۰ هزار نفر در ایران برای آن بازاریابی (کار) میکنند. downlineها به سرعت و به راحتی گسترش مییابند (چرا که ما ایرانیها اصولاً آدمهایی معاشرتی هستیم) اما در مقاطع یا در سطوحی متوقف میشوند (چرا که بیشتر ایرانیها نه اهل مطالعهاند و نه اهل آموزش دیدن و نه سرمایهگذاری برای آموختن یا گرفتن مشاوره و اینها از جمله مشکلات اساسی در خصوص بازاریابی شبکهای در ایران است.) - تا جایی که من متوجه شدهام اکثر بازاریابان شبکهای در ایران از uplineهای خود گله دارند چرا که آنان را به حال خودشان رها کرده و رفتهاند دنبال زندگیشان. بزرگترین مساله در خصوص شکست در بازاریابی شبکهای قطع رابطه بین سطوح (پایینی با بالایی) است و قطع رابطه یعنی قطع آموزش.
پیش از انتخابات ریاست جمهوری ایران، صحبت از این بود که گروهی از نتورکرها (فعال در زمینه گلد کوئست و EBL و ..) میخواستند همایشی با حضور آقای رفسنجانی داشته باشند به این عنوان که ایشان از نتورکرها حمایت میکنند اما گویا چنین همایشی هیچگاه برگزار نشد. از طرف برخی شرکتها هم از من برای شرکت در این مراسم و دیگر گردهماییهای مشابه در حد حرف پرس و جو شد، اما دعوتی به عمل نیامد و هماهنگی هم نشد و تاکنون تا جایی که من مطلعم درباره این گونه فعالیتها هیچ کنش یا واکنشی از سوی آقای احمدینژاد رئیس جمهور منتخب نیز منعکس نشده است و اینگونه فعالیتها کماکان در هالهای از ابهام قرار دارند. این در حالی است که من معتقدم باید در این خصوص موضعگیریهای مشخصی صورت گیرد و در جهت آگاه ساختن مردم از بطن قضایا، تعاریف و مفاهیم، فرهنگ استفاده و گسترش آن و نیز وضع قوانین مشخص اقداماتی ضروری انجام گیرد.
در جهان، آنچه که مسلم است این است که بازاریابی شبکهای آمده است که بماند و توسعه یابد، اکنون بازاریابی شبکهای به عنوان جلوهای از کار در منزل مطرح است و بر اساس آخرین آمارها در کشوری مثل استرالیا بیش از یک میلیون نفر به کار در خانه روی آوردهاند چرا که توانسته هزینههای (اجاره دفتر کار یا ایاب و ذهاب و ... را بشدت کاهش دهند) - نمیگویم همهی مثلاً این یک میلیون نفر به بازاریابی شبکهای میپردازند، اما درصد بالایی از آنها بازاریابی شبکهای را به عنوان استراتژی موثری در یافتن کار و با حضور الکترونیکی بر روی اینترنت انتخاب کردهاند.
در دومین سمینار تجارت الکترونیکی اهواز من به یک دهه تجارت الکترونیکی در دنیا و عدم حضور فعال ما در آن اشاره کردم و از بازاریابی شبکهای نیز یاد کردم و گفتم که ما در حالی در این موضوعات (دیگر تقریباً پیش پا افتاده)، دست دست میکنیم که دیگران (در سایر کشورها) به گونهای سریع و کاملاً حرفهای از آنها برای ایجاد کار، افزایش تولید، افزایش فروش و کسب درآمد سود میجویند. در آن سمینار، مدلهای مختلف کسب و کار، مدیریت روابط مشتری و استراتژیهای بازاریابی اینترنتی و نیز بازاریابی شبکهای مورد تاکید من و سایر سخنرانان قرار گرفت و حتی آقای مهندس فرداد کرگانی عنوان و محتوای سخنرانی خود را به بازاریابی شبکهای اختصاص داده بودند. در سمینار اهواز به این موضوع پرداختم که در دنیا، کاربران اینترنتی امروز با کاربران ده سال پیش تفاوتهای اساسی دارند، نیازها دیگر آن نیازهای ده سال پیش نیست و دیدها تغییر کرده است، بیش از چهل سال پیش، طرحی برای بازاریابی کالا و خدمات مطرح شده است، روی آن کار شده است و قوانین آن مکتوب شده، به تصویب رسیده است و اکنون به عنوان مدلی برای کسب و کار، یا کار از راه دور مورد استفاده مردم قرار گرفته است. اما ما هنوز اندر خم یک کوچهایم! در صحبتهایم به این اشاره کردم که ما در تجارت الکترونیک و در شیوههای بازاریابی اینترنتی، یا بازاریابی شبکهای یا کار از راه دور قوانین مدون درست و حسابی نداریم که فراگیر شده باشد، در زمینه کپی رایت و امنیت دادهها و تبادلات الکترونیکی و پول الکترونیکی هنوز مشکل داریم و در این ده سال، فقط تاکید کردیم که باید داشته باشیم و ... فقط تاکید کردن روی این کار که فایدهای ندارد و باری از روی شانههای ما و نسل آینده برنمیدارد. ما این حرف ها را میگوییم و مینویسیم، آقایان و متاسفانه رئیس جمهور خاتمی عزیز! هم در جلسات پر زرق و برق، به یک عدهای که حقیقتاً در ده سال گذشته کار آنچنانی نکردهاند جز اینکه در نشستهایشان بر اهمیت موضوعات فقط تاکید کنند - جایزه و نشان و لوح تقدیر بدهند. واقعاً شرمآور نیست!
همیشه گفتهام که ما باید در این زمینهها به طور جدی فرهنگسازی کنیم. آموزش دهیم، اطلاع رسانی کنیم و آمار و ارقام را به روز کنیم و آنان را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم و در نهایت به اطلاع عموم برسانیم. وقتی تعداد جلسات و سمینارهای ما در این زمینهها (تجارت الکترونیک یا بازاریابی الکترونیک) در سال به تعداد انگشتان دو دست هم نمیرسد و علی الخصوص، صدا و سیما و مطبوعات پوشش مناسبی از این رویداد یا رویدادهای مشابه نمیدهند چه آیندهای را میتوان متصور بود؟
در فكر حضوري موفق بر روي اينترنت هستيد اما هيچ از بازاريابي و ابزارهاي اينترنتي نمي دانيد، وبلاگ يا سايتي داريد كه مدتهاست فقط داريد براي آن هزينه ميكنيد خلاصه اينكه آن درآمدي كه انتظارش را داشتهايد را هنوز نتوانسته ايد به دست آوريد. ما ميتوانيم به شما كمك كنيم. براي شركت در سمينارهاي خصوصي / گروهي بازاريابي اينترنتي و دريافت خبرنامههاي رايگان تابان خواجه نصيري همين امروز با شماره تلفن / فكس 44104518 در تهران و يا از طريق فرمهاي سايت تماس بگيريد.