نوشته :
تابان خواجه نصيريٍ
شيوه هاي مختلف تبليغاتي را بايد شناسايي كرد و موفق ترين و خلاقانه ترين آنها را انتخاب كرد و بكار برد تا شايد بتوان با استفاده از آن شيوه ها توجه مخاطبين را به محصول يا خدماتي كه ارائه مي دهيم جلب كنيم. در حال حاضر بايد از ابزارهايي كه در اختيار داريم به طور كامل و جامع استفاده كنيم...
ما بايستي به دنبال طرح و ارائه يك تركيب مناسب و منحصربفرد باشيم. شيوههاي قديمي در بازاريابي (B2B يا B2C) ديگر شايد نتوانند توقعات ما را پاسخگو باشند. ما بايد از ابزارهاي نوين ارتباطي و اطلاعاتي امروزه، بخوبي و تمام و كمال استفاده كنيم و هر روز «طرحي نو دراندازيم» شايد آن وقت بتوانيم جلب توجه كنيم. براي جلب توجه مخاطبين راهها و كليشههاي قديمي ديگر كار نميكند و عجيب است كه هنوز در همين مملكت خودمان مي بينيم، كسي گوشش به اين حرف ها بدهكار نيست. آنها كه سوابقي درخشان در طراحي آگهي و دستي به نوشتن نامههاي فروش (Sales Letters) دارند چندين صفحه از بروشورها را سياه مي كنند كه : «قابل توجه اهالي محترم شرق يا غرب تهران ... بدينوسيله به اطلاع و استحضار ميرساند كه ...» شركت ما فلان و بهمان كرده است و از ما بهتر نميتوانيد پيدا كنيد و غيره و غيره ...
گاهي اوقات يادمان مي رود كه در عصر فن آوريهاي نوين، عصر «حرفه اي و سريع بودن» - نامي است كه شخصاً به اين عصر كنوني دادهام و در مقالهاي به همين نام در سايت WEBFAQT.COM براي مطالعه در دسترس است. - زندگي مي كنيم. در سرتاسر جهان، هر روز دارند شيوههاي جديد و جديدتري براي جلب مخاطبين جديد و حفظ مشتريان قديم ارائه ميدهند و ما هنوز كه هنوزه در راديو و تلويزيون خودمان مي شنويم كه آگهي دهندگان رفتهاند استراتژيست هاي تبليغاتي ششصد سال پيش از ميلاد مسيح را آورده اند كه برايشان متن تبليغاتي بنويسد كه : «فلان نام تجارتي» هميشه با شما ... يا «بهمان نام تجارتي» هميشه ... همه جا ... - اين عادت را سالهاست كه داريم مكرر تکرار ميكنيم و تازه فكر ميكنيم كه چرا اقتصاد مملكتمان تا اين حد ضعيف و فقير است، چرا بيكاري تا اين حد گسترده است؟!
براي جلب توجه مخاطبين بالقوه و بالفعل و حفظ آنها راههاي مختلفي پيشنهاد ميشود. آگهيهاي تبليغاتي روي اتوبوس ها، تابلوهاي بزرگ تبليغاتي در بزرگراهها، آگهي هاي راديو - تلويزيوني، آگهيهاي مطبوعاتي و نيازمنديها، بروشورها و اين اخيراً سايت هاي اينترنتي و نامههاي الكترونيكي. بگذريم از اين كه هنوز آدرس سايتهاي وب و آدرس هاي پست الكترونيكي زير «سربرگ ها» و «بروشورها» و «كارت هاي ويزيت» جماعتي غلط و پر اشتباه چاپ ميشود و در واقع نميتواند آگهي دهنده را بدرستي معرفي كند و اطلاعات بيشتري در اختيار وي قرار دهد.
بازارياب هاي ايراني B2B و B2C بر روي اينترنت مي توانند درسهاي بسياري از دنياي واقعي ما، دنياي كه نه در فضاي مجازي بلكه در فضاي واقعي پيرامون ما در جريان است بگيرند. در عصر كنوني، وقتي براي دوباره كاري و اشتباه نداريم. براي جلب توجه مخاطبين بايستي به دنبال يك «گفتگوي موفق و مستمر» باشيم به دنبال يك يا چند «تركيب مناسب و منحصر بفرد» كه بتوانند در كنار هم ما را به هدفي كه در سر داريم حرفهاي تر و سريعتر برسانند. شخصاً در هيچيك از سايت هاي ايراني / هيچيك از تبليغات تلويزيوني / تبليغات گذري و نظري Transit Ads مثل تبليغاتي كه بر روي اتوبوس ها و حتي در ايستگاه هاي مترو ديده مي شود فكر بكر نابي كه خلاقانه و نو باشد نديدهام. بازارياب هاي ما بايد از اين موضوعات درس بگيرند، دوره، دوره گفتگوست، زمان، زمان حرفهاي بودن و سرعت و تعامل. يك «ديالوگ موفق» نيازمند «شيوهها و استراتژيهاي موفق براي دستيابي به موفقيت است. آنها كه فكرشان در همان حد «هميشه ... همه جا ... در كنار شماست ... «فلان نام تجاري» است، بگذاريد در همان حد باقي بمانند. بازاريابهاي امروز گوي سبقت را روي از آنها خواهند ربود.