آن خبرنگار باهوش در ايرنا كه بود؟تابان خواجه نصيريدر نشست چالشهاي تبليغات در سايتهاي ايراني فرصتي يافتم تا براي حاضران در جلسه درباره تبليغات و وضعيت كنوني آن در سايت هاي ايراني سخنراني كوتاهي داشته باشم. پس از آن جلسه، خبرگزاريهاي متعددي اخبار مربوط به آن نشست را مخابره كردند، اكثراً متني يكسان رونوشتي با جزئياتي تغيير و حتي اشتباهات تايپي (سهوي / عمدي نميدانم!) - اما از آن ميان، خبرنگار بخش اخبار علمي ايرنا، هستهي اصلي پيامي را به موقع و بدرستي از من گرفت و نوشت و مخابره كرد كه تا امروز مرا به حيرت و شگفتي انداخته است. كاشكي مي دانستم كه او كيست؟
به عنوان فردي كه بيش از ده سال است نگارش، ترجمه و تهيه و تنظيم و اجراي سخنراني و برگزاري سمينارهاي آموزشي و تخصصي را به عنوان يكي از حرفه هايم برگزيده ام، اين اولين بار است كه مي بينم، در ايران، بالاخره رابطه بين سخنران و نماينده اي از يكي از رسانه ها به اين شكل كامل مي شود.
در طي اين سالها، بسيار خوانده ام و تحقيق كرده ام و متن هاي سخنرانيهاي حرفه اي و تخصصي بسياري را شنيدهام، چيزهايي را آموخته ام كه اكنون به عنوان سخنراني نيمه حرفه اي بي درنگ بكار برده ام و به كار مي برم. تا حدودي مي توانم بگويم كه رسانه ها را بخوبي مي شناسم. در ايران، رسانه ي خوب و خبرنگاران حرفه اي بسيار داريم، رونوشت ها و كپي هاي بسيار تميزي روانه تلكس هاي خبري مي شوند كه گاه تشخيص آنها حقيقتاً كار مشكلي است. براي همين هم هست كه وقتي مي بينم ارتباط بين سخنران و رسانه بخوبي ايجاد مي شود به هيجان مي آيم و لذت مي برم. آن كسي كه به نظر من لازم بود در آن جلسه حتما حضور داشته باشد همين خبرنگار باهوش بود كه از ميان آن همه كلمه و عبارت و جمله و اصطلاحات انگليسي كه در ميان صحبت هاي تند تند من بود، معرفي سايت و يا به قول برخي از وب لاگ نويس هاي عزيزمان كه در آن جلسه حضور داشتند «تبليغات» مرا نشنيده گرفت و رفت سر اصل مطلب و هسته اصلي پيام مرا گرفت و نوشت و فرداي آن روز براي آنان كه واقعاً به دنبال حل مشكلي از مشكلاتشان در خصوص گرفتن / جذب يا فروش فضاي تبليغاتي براي سايتشان هستند مخابره كرد.
اجازه دهيد از پشت اين كامپيوتر براي آن همكار روزنامه نگار و خبرنگار عزيز در خبرگزاري ايرنا بايستم و برايش دست بزنم و بگويم دستمريزاد. خستگي مان در رفت پس از ده دوازده سال خواندن و نوشتن شبانه روزي.
اما اين را هم اجازه دهيد براي آن دسته از دوستاني كه اين طرف و آن طرف در كوچه پس كوچه ها( و بيشتر بن بست ها)ي و بلا گهاي ايراني - كه من معتقدم ما ايراني ها بهترين و بلا گنويسان را نداريم و با اين وضعيت هم كه من ميبينم هيچگاه نخواهيم داشت - نوشتهاند بنويسم كه : بد نيست اگر آموزش ببينيم، بد نيست اگر ابتدا فرهنگ سازي كنيم، نه اينكه فقط شعارش را بدهيم، يا اينكه دايماً اين طرف و آن طرف، فقط هي مدام «تاكيد» كنيم و «تاكيد» كنيم و آخر سر هيچ كاري نكنيم. بد نيست اگر ياد بگيريم كه وقتي صحبت مي كنيم، به گونه اي صحبت كنيم كه گوش هاي با هوش (رسانه هاي باهوش) بشنوند و بروند بلافاصله به ديگران - كه بسيار مهم تر هم هستند - پيام ما را برسانند چرا كه با يك جلسه نشست معضل تبليغات اينترنتي ما نه در اين مملكت و نه در هيچ كجاي دنيا حل نمي شود. من از هيچ فرصتي حتي اگر يك ثانيه هم باشد از رساندن پيام واقعي و آموزش هايي كه دوست دارم آنها را منتقل كنم كوتاهي نمي كنم و در اين راه تا آخرش پاي حرفم ايستاده ام و حالا سايريني كه به اصطلاح انگليسي به آنها مي گويند The underminer بگذاريد هر فكري كه دلشان خواست بكنند.
بد نيست اگر به اين لينك هم سري بزنيد:
Click Here
در فكر حضوري موفق بر روي اينترنت هستيد اما هيچ از بازاريابي و ابزارهاي اينترنتي نمي دانيد، وبلاگ يا سايتي داريد كه مدتهاست فقط داريد براي آن هزينه ميكنيد خلاصه اينكه آن درآمدي كه انتظارش را داشتهايد را هنوز نتوانسته ايد به دست آوريد. ما ميتوانيم به شما كمك كنيم. براي شركت در سمينارهاي خصوصي / گروهي بازاريابي اينترنتي و دريافت خبرنامههاي رايگان تابان خواجه نصيري همين امروز با شماره تلفن / فكس 44104518 در تهران و يا از طريق فرمهاي سايت تماس بگيريد.